باسلام
تا 21 ماه دیگر در این وبلاگ هیچ مطلبی گذاشته نخواهد شد برای اینکه
اینجانب تشریف میرود
آشخوری
دیگه بدی خوبی دیدید حلالمون کنید
93/1/18
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
دل نوشته های خود را در اینجا بنویسید | 1 | 192 | admin |
باسلام
تا 21 ماه دیگر در این وبلاگ هیچ مطلبی گذاشته نخواهد شد برای اینکه
اینجانب تشریف میرود
آشخوری
دیگه بدی خوبی دیدید حلالمون کنید
93/1/18
پسر ورق نیست...................برش بزنی
سوزن پرگار نیست..............دورش بزنی
نوکرت که نیست...............سرش غر بزنی
عابر بانکت نیست...............واسش هی کنتور بزنی
.
.
.
.
پسر جونه............میخوایش باس خواهش کنی
آزاده........................نمیتونی رامش کنی
حرفش حرفه.........نباس امتحانش کنی
اگه ناراحته سعی نکن.............تو نمیتونی آرومش کنی
در قلبش که روت بسته شد.........عمرا بتونی بازش کنی
بیخودیم زور نزن.............نمیتونی با عجیجمات خوابش کنی
سال نو بر همه دوستان خوبم مبارک باشه
امیدوارم سال خوب و شادی رو داشته باشید
درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــد ن،
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید،
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی...!
و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام...
تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان....
دیوانـــــه، خود خــــواه،بی احساس.................
نمیــــفروشــــــــم..!!!!
دلم آغوش کسی را میخواهد که نه مرد باشد و نه زن..
خدایا به زمین نمی آیی..؟؟
▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن ...
زیباست ...
▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬
باورت بشود يانه
روزي ميرسد كه دلت براي هيجكس به اندازه من
تنك نخواهد شد...
براي نكاه كردنم،خنديدنم،اذيت كردنم
براي تمام لحظاتي كه در كنارم داشتي
روزي خواهد رسيد كه در حسرت تكرار
دوباره ي من خواهي بود
ميدانم روزي ديكر نيستم...
و هيجكس تكرار من نخواهد بود
شبیه کسی شده ام
که پشت دود سیگار با خود می گوید
باید ترک کنم
سیگار را
خانه را
زندگی را
و باز پکی دیگرمی زند
بچه که بودم نقاشی میکشیدم
بزرگتر شدم از هیجان جیغ میکشیدم
فهمیدم چه خبره دور و برم ، درد کشیدم
حالا دیگه نه درد میکشم نه جیغ نه نقاشی !!!
سیگار میکشم …
بالایِ کــــــــــوه..
تـــو ولــِـنــجــَـکـــــ..
یه خونـــه ی عجیبـــی ؛ میــشــنــاســـم
بوی شـــــــمــــع..
با نـــورِ شـــمـــع..
فـقــط اونــو مـیخــــوام تـــوی جــمــع
میــکــشِ سـیـگــار رولــی
میزنه گـیتار کـُلــی
تو میخوای چــی کــارش کــُنــی ؟ ؛ تو میخوای چیکارش کنی ؟
پوسـتــش ســبــزِ تــَـره ، نـگاش جــَـذب مــنـــه
کـــاش لـبـخـنــد بــزنــه ؛ کــاش لبــخــنــد بــزنــه
اولیــن بــاری کــه دیــدمــش ، بــا یــه بـُـطـریـه ویـســکــی بــــود
گـُـفتم آروم تر پــِـســر ، گـفــت "حالا تو بگو ویسکیت کو؟"
مــــادر مــــــرا ببخش .
درد بدنم بهانه بـــود ..
کسی رهــــایم کرده بود که صـــدای بلند گریه ام
اشکت را درآورد
میگویند زمان طلاست...
اما من چشیدم
دروغ میگویند...
زمان آتش است!
ثانیه به ثانیه اش میسوزاند و تا به شعله ات نکشد نمیگذرد...
ســــ ـــ ـــخت است...
سخت است درک کردن دخــــ ـــــتری که غــ ـــم هایـــــ ـش را خودش میـــ ــداند و دلش ...
که همه تنـــ ـــــ ـــــها لبــــخـــندهایش را میبینند...
که حســــ ــــــ ـــــرت میـــــخورند بـــخاطر شاد بودنــــ ــــ ـــش ...
بخاطر خنده هایـــــــ ــــــــ ــــش ...
...و
هیــــــ ـــــــــ ــــــچکس جز همان دختـــــ ـــــر نمیــ ـــداند چقدر تنهاســ ـــــت ...
که چقدر میـــــــــ ـــــــ ـــــترسد ...
از باخـــــــــ ــــــــتن ...
از اعتــــ ــــــ ــــــمادِ بی حاصلش ...
از یــــــ ـــــــــ ــــــخ زدن احساس و قلبــــــ ـــــــ ــــش ...
از زندگــــــ ـــــــــــ ــــــی ...
از ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : چه کسی ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ؟
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ خندید و ﮔﻔﺖ: "ﻋﺸﻘﻢ" ﺭﺍ...
ﮔﻔﺘﻨﺪ : "ﻋﺸﻘﺖ" ﮐﯿﺴﺖ ؟؟ ﮔﻔﺖ : "ﻋﺸﻘﯽ" ﻧﺪﺍﺭﻡ !!
ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺑﺮﺍﯼ "ﻋﺸﻘﺖ" ﺣﺎﺿﺮﯼ ﭼﻪ کارها ﮐﻨﯽ....؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺎﻗﻼﻥ ﻧﻤﯿﺸﻮﻡ، ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ...، خیانت نمیکنم...
دور نمیزنم.... وعده سر خرمن نمیدهم...دروغ نمیگویم..خیانت نمیکنم....
و ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ، ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ ﻧﻤﯿﮕﺬﺍﺭﻡ، ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻤﺶ...
ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ، ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ..
برایش فداکاری خواهم کرد..ناراحت و نگرانش نمیکنم...غمخوارش میشوم...
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ولی ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...، ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ ..، اﮔﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﺮﺩ ،
ﺍﮔﺮ ﺑﯽ ﻭﻓﺎ ﺑﻮﺩ..
اگر ترکت کرد ﭼﻪ...؟
اشک بر چشمانش حلقه زد و ﮔﻔﺖ :
ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ "ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ" ﻧﻤﯿﺸﺪم
رو تـــو تعصب دارم
ولی ادعایی ندارم
نمیگم خیلی خوشگلی..
چون خوشگتر از تو زیاده..
نمی گم خیلی پولداری ..
چون پولدارتر از تو زیاده ..
نمی گم خیلی شیرین زبونی ..
چون چرب زبون تر و خوش صحبت تر از تو زیاده ..
ولی ..
می گم: تو هـــمونی که برای من بهـــترینی !
شبها بر گاهواره من بیدار نشست و خفتن اموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن اموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن اموخت
لبخندنهاد بر لب من بر غنچه گل شکفتن اموخت
پس هستی من ز هستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست
مرد گریه نمیکند
مرد فقط در تنهایی خود سیگار میکشد و مثل
سیگار
به دردخود میسوزد
می بخشم کسایی رو, که هرچه خواستن با من با دلم با احساسم کردن
وبعد منو در دوردست خودم تنهاگذاشتن ومن امروز به پایان خودم نزدیکم.
پروردگارا به من بیاموز دراین فرصت حیاتم اهی نکشم برای کسانی که
دلم راشکستند.!
سلامتی همه دل شکستها
سلامتی همه اونایی که از تنهایی اومدن تو این دنیای مجازی
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺸﺘﯿﺎ ﻧﻪ ﻭﺣﺸﯿﺎ.
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺩﻟﺘﻨﮕﺎ ﻧﻪ ﺩﻟﺴﻨﮕﺎ.
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍ ﻧﻪ ﭼﺘﺮ ﺑﺎﺯﺍ.
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﺍﺯ ﺩﺍﺭﺍ ﻧﻪ ﻧﺎﺯ ﺩﺍﺭﺍ ....
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺳﺎﻏﯿﺎ ﻧﻪ ﯾﺎﻏﯿﺎ .
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﯿﺎ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﺨﯿﺎ .
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﻓﻘﺎ ﻧﻪ ﺭﻗﺒﺎ.
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺯﺟﺮ ﺩﯾﺪﻩ ﻫﺎ .
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﺭِﻓــــــﯿق
آدميزادست ديگر دوست دارد دق كند
گاه گاهي گوشه اي بنشيند و هق هق كند
با خودش خلوت كند از دست بي كس بودنش
هي شكايت از خودش از خلق و از خالق كند
من شدم اين روز ها خورشيد سرگردان كه حيف
در پي ات بايد مكرر مغرب و مشرق كند
آنقدر با چشم هايت دلبري كردي كه شيخ
جرات اين را ندارد صحبت از منطق كند
حد بي انصاف بودن را رعايت كن برو
ماندن تو مي تواند شهر را عاشق كند
كاش مي شد كنج دنجي را شبي پيدا كنم
آدميزادست ديگر دوست دارد دق كند
وتو ای مهتاب من روشنی شبهای تاریکم بمان .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو همان شقایق معروف شعر سهرابی…
تا تو هستی زندگی باید کرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نزدیکی در فاصله نیست در اندیشه است و تو اکنون مهمان اندیشه منی …
بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب
من مسافرم تو این شهر شلوغ
یه جایی که آدماش در به درن
جایی که ستاره های آسمون
حوصله هارو دیگه سر می برن
کاش یکی پیدا بشه همین ورا
پا بذاره دیگه رو فاصله ها
بشکنه حرمت دلواپسی و
بکشه دستی روی حوصله ها
جایی که قفس حریمه واسه ی
یه قناریه به جای پرزدن
جایی که حتی کلاغای سیاه
تازه از اونور قصه اومدن
یه مسافرم مسافری غریب
گم شدم توی مسیر سرنوشت
تو اگه پا توی رویام بذاری
می رسم به مقصدم توی بهشت
التماس مال دیروز بود...
مال وقتی که ساده بودم!
امروز
میخواهی بروی؟؟؟
هیس...!
فقط...!
خداحافظ
اس ام اس های عاشقانه زیبا
سلامتی کسایی که تو خاطرمون “ابدی” هستن
اما تو خاطرشون “عددی” نیستیم
———————————————————
می توان از آب و از نان ، و از جان خود حتی گذشت
ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت
عاشقان را جامه ای پوشیدنی جر چشم نیست
یا ز خیر عشق یا میباید از دنیا گذشت . . .
———————————————————
سلام سلطان قلبها ، تو ای همزاد گلها، منم بابای بارون
منم سلطان غمها، سلام کردم نگی هی بی وفایی، سلام کردم بگم وای از جدایی . . .
بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب
دلم خوش بود که یارم باوفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود
ولی افسوس که فکر ما غلط بود / زنگ تفریحش احساس ما بود
اس ام اس عاشقانه ۹۲
نوک قله را میخواهم،تا داد بزنم عشق را،تا انعکاس بیابد آنگاه که میگویم”دوستت دارم”
بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب
برای دوست داشتنت
محتاج دیدنت نیستم...
اگر چه نگاهت آرامم می کند
محتاج سخن گفتن با تو نیستم...
اگر چه صدایت دلم را می لرزاند
محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم...
اگر چه برای تکیه کردن ،
شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است!
دلمان خوش است که مینویسیم ...
و دیگــران می خـواننــد ...
و عــده ای می گـوینــد ؛
آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند ...
و بعضــی مـی خنــدنـد ...
دلمــان خـوش اســت ... !
به لــذت هــای کــوتـاه ...
به دروغ هــایی که از راســت ...
بـودن قشنــگ تـرند ...
به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند ...
یـا کســی عاشقمــان شــود ...
با شــاخه گلی دل می بنــدیـم ...
دلمــان خـوش می شــود ...
به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی ...
و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود ...
چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم ...
و چــه ســــاده می شـکــنیم ...
همــــه چیـــز را ...
پسرک می گفت : من قول می دهم که همیشه کنارت بمانم ...
دخترک گفت : اگر رفتی چه ؟
پسرک گفت : آن وقت هر چه خواستی در موردم بگو ...
دخترک گفت :به کی ؟
پسرک گفت : به همه ...
دخترک : به همه ؟
پسرک : به همه...
پسرک رفت .اما دخترک به هیچ کس هیچ چیز نگفت ...
فقط گفت: او خوب بود اما من لیاقتش را نداشتم ...
هوایت که به سرم می زند
دیگر در هیچ هوایی،
نمی توانم نفس بکشم!
عجب نفس گیر است
هوای بــی تــــــــــــــو!
بوسه یعنی لذت دلدادگی ، لذت از شب لذت از دیوانگی ،
بوسه آغازی برای ما شدن ، لحظه ای با دلبری تنها شدن ،
بوسه آتش می زند بر جسم و جان ،
بوسه یعنی عشق من با من بمان
چه دروغ بزرگیست:
"زمان همه همه چیز را حل میکند"
زمان فقط موهایم را سفید کرد
زخمهایم را کهنه
دردم را بزرگ
دلتنگیَم را بیشتر
روزگارم را سیاه
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﯼ، ﻋﻘﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﺏ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯿﺰﻧﺪ،
ﺍﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻋﻘﺮﺏ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﺪ،
ﺍﻣﺎ ﻋﻘﺮﺏ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﻧﯿﺶ ﺯﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﻋﻘﺮﺏ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ،
ﺍﻣﺎ ﻋﻘﺮﺏ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﯿﺶ ﺯﺩ.
ﺭﻫﮕﺬﺭﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﻋﻘﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﯿﺪﻫﯽ؟
ﻣﺮﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺍﯾﻦ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻋﻘﺮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﯿﺶ ﺑﺰﻧﺪ ﻭﻟﯽ
ﻃﺒﯿﻌﺖ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﻡ.
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺶ ﻋﻘﺮﺑﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ
ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻧﺪ
ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻋﺸﻖ ﻭﺭﺯﯾﺪﻥ..
در خاطری که "تو" هستی؛
دیگران محکومند به فراموشی...
بگذار در گوشت بگویم!
"میخواهمت"
این خلاصه ی تمام "عاشقانه های من" است
تعداد صفحات : 3